شعر – میلاد ماهیار https://maahyar.ir شاعر، نویسنده، کپی‌رایتر خلاق Sat, 21 Mar 2020 15:27:53 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.5.3 https://maahyar.ir/wp-content/uploads/2019/12/cropped-logo-mahyar-1-32x32.png شعر – میلاد ماهیار https://maahyar.ir 32 32 شعر کرونا بنده و حضرت حافظ در وصف روزهای کرونایی https://maahyar.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%88-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8-%d8%af%d8%b1-%d9%88%d8%b5%d9%81-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7%db%8c/ https://maahyar.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%88-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8-%d8%af%d8%b1-%d9%88%d8%b5%d9%81-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7%db%8c/#respond Sun, 08 Mar 2020 11:14:23 +0000 https://maahyar.ir/?p=1534 شعر کرونا بنده و حضرت حافظ

کرونا نامه‌ای با کمک حافظ نوشته‌ام که دوست داشتم در این روزهای کرونایی با شما قسمت کنم. امیدوارم حضرت حافظ از اینکه در غزل خوب و فوق‌العاده‌اش دست برده‌ام ناراحت نشود! این شما و این کرونا نامه این روزها: ژل برده‌ای ز دستم صاحب ژلان جفا را کم کن که خون مردم آخر کُشَد شما […]

The post شعر کرونا بنده و حضرت حافظ در وصف روزهای کرونایی appeared first on میلاد ماهیار.

]]>
شعر کرونا بنده و حضرت حافظ

کرونا نامه‌ای با کمک حافظ نوشته‌ام که دوست داشتم در این روزهای کرونایی با شما قسمت کنم.

امیدوارم حضرت حافظ از اینکه در غزل خوب و فوق‌العاده‌اش دست برده‌ام ناراحت نشود!

این شما و این کرونا نامه این روزها:

ژل برده‌ای ز دستم صاحب ژلان جفا را

کم کن که خون مردم آخر کُشَد شما را

ما ورشکستگانیم ویروس بی مروّت

الکل به جای ودکا در دست‌ هر گدا را

صد روز در قرنطین اخبار کذب خواندیم

روغن بنفشه‌ هیچ است در پیش سنگ خارا

در حلق ما چپاندی سیر و مگس فراری

بلبل کجا بخواند در سوگ گل عزا را

ای صاحب کرامت شکرانه جهالت

بی ماسک و خیلی راحت آهن بلیس یارا

حماقت دو گیتی تسلیم این دو حرف است

با ماچ و تاچ بغل کن ویروس کرونا را

در مرز هیچ کشور ما را گذر ندادند

ماهان تو می‌پسندی چینی بِبَر بیارا

آن تلخ وش که صوفی اُم الخَبائثش خواند

دیدی که ناجی‌ات شد تعطیل کن قضا را

میلاد خود نپوشید این خرقه‌‌ی می آلود

لیوان به دست بودم الکل شکست ما را

میلاد ماهیار

اگر جایی این شعر را منتشر می‌کنید لطفا با ذکر نام منتشر کنید.

اگر خوشتان آمد برای من نظری بگذارید. اگر بدتان آمد لطفا فحش ندهید.

سخن آخر درباره شعر کرونا

به خاطر داشته باشید، ویروس را خوردن الکل نخواهد کشت، الکل آن هم 70 درصد بر روی سطوح مختلف باعث مرگ ویروس خواهد شد.

همه مشروبات قوی از جمله ودکا و ویسکی بین 40 تا 55 درصد الکل دارند.

پس به بهانه کشتن ویروس ننوشید. اگر می‌خواهید بنوشید، مثل ساسی مانکن به کودکان تعارف نکنید!

 بنده قبلا هم شعرهایی به کمک حضرت حافظ نوشته‌ام.

بی شک شعر من به اندازه ایشان قدرتمند نیست. ولی به هر حال شعر من است و برای آن زحمت کشیده‌ام.

پس حتما برای رعایت حق کپی رایت بین دوستان با ذکر نام منتشر کنید.

The post شعر کرونا بنده و حضرت حافظ در وصف روزهای کرونایی appeared first on میلاد ماهیار.

]]>
https://maahyar.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7-%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%88-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8-%d8%af%d8%b1-%d9%88%d8%b5%d9%81-%d8%b1%d9%88%d8%b2%d9%87%d8%a7%db%8c/feed/ 0
غزلی از بنده در باب صلح و انسان! https://maahyar.ir/%d8%ba%d8%b2%d9%84-%d8%b5%d9%84%d8%ad/ https://maahyar.ir/%d8%ba%d8%b2%d9%84-%d8%b5%d9%84%d8%ad/#respond Mon, 23 Dec 2019 20:32:45 +0000 https://maahyar.ir/?p=1117 غزلی درباره صلح

افسانه صلح! کبوتر همنشین با باز خواهد شد تصور کن که راهی باز خواهد شد ملخ زنبور را تقلید خواهد کرد به دور از چشم بد آغاز خواهد شد همستر بی گمان مرتاض خواهد شد قناعت جانشین آز خواهد شد رفاقت شیر با کفتار خواهد کرد و مرغ خانه‌ی ما غاز خواهد شد در آخر […]

The post غزلی از بنده در باب صلح و انسان! appeared first on میلاد ماهیار.

]]>
غزلی درباره صلح

افسانه صلح!

کبوتر همنشین با باز خواهد شد

تصور کن که راهی باز خواهد شد

ملخ زنبور را تقلید خواهد کرد

به دور از چشم بد آغاز خواهد شد

همستر بی گمان مرتاض خواهد شد

قناعت جانشین آز خواهد شد

رفاقت شیر با کفتار خواهد کرد

و مرغ خانه‌ی ما غاز خواهد شد

در آخر جغد با خورشید می‌رقصد

میان کفر و دین اعجاز خواهد شد

ولی انسان سلاحی تازه می‌سازد

و بعد از صلح هم لجباز خواهد شد

نظر من درباره صلح

قسم به صلح که در زندگی انسان افسانه‌ای بیش نیست، قسم به حیوانیت که شرفش از انسان امروزی بیشتر است، انسان‌ها هرگز رنگ صلح را نخواهند دید.

انسانی که ناگهان از میانه چرخه طبیعت به راس هرم قدرت نقل مکان کرده و هیچ چیز زیاده خواهی او را پر نخواهد کرد. حق ندارد که صلح را در آغوش بگیرد. این تنها مفهومی است که از نظر بنده حقیر، هیچگاه مهمان دل انسان نخواهد شد. چون حسادت، نفرت، تفاوت‌های آئینی، نژاد پرستی، برتری طلبی، ترس و غیره چشم و دل او را پر کرده و دیگر جایی برای آن باقی نمانده است.

به همین علت، غزل بالا را در باب این گمشده نوشته‌ام که دیدگاهم را در باره‌اش به تصویر بکشد، به امید آنکه شاید روزی زندگی به انسان لبخند زده و صلح برایش مفهوم آن لبخند شود. هر چند با غریزه انسانی و رفتاری که تاریخ از نوع بشر ثبت کرده چنین آرزویی نه تنها به دور از عقل بلکه محال محسوب می‌شود.

بعضی‌ها عقیده دارند، که هر چیز را که تصور کنیم، قابلیت وجود دارد. اما آیا تصور گم شده بزرگ انسان در طول تاریخ ممکن است؟ آیا انسان از خصوصیاتی که ذکر کردم عقب خواهد نشست، یا به وسیله قانونی نوشته و نانوشته از جنگ دور خواهد شد. بعید می‌دانم که نسل بشر شاهد آن باشد.

 

نظر شما چیست؟ آیا انسان بالاخره به صلح همیشگی قبل از انقراض خواهد رسید؟

The post غزلی از بنده در باب صلح و انسان! appeared first on میلاد ماهیار.

]]>
https://maahyar.ir/%d8%ba%d8%b2%d9%84-%d8%b5%d9%84%d8%ad/feed/ 0